جامی

جامی

جامی
جامی

بود بلقیس و سلیمان را سخن از جامی هفت اورنگ 28

هفت اورنگ 28 ام از 3391 سلامان و ابسال

بود بلقیس و سلیمان را سخن

1 بود بلقیس و سلیمان را سخن روزی اندر کشف سر خویشتن

2 هر دو را دل بر سر انصاف بود خاطر از رنگ رعونت صاف بود

3 گفت شاه دین سلیمان از نخست گر چه بر من ختم ملک آمد درست

4 در نیاید روز و شب کس از درم تا من از اول به دستش ننگرم

5 کو چه تحفه بهر من آرد به کف کش فزاید پیش من عز و شرف

6 بعد ازان بلقیس از سر نهفت زد دم و از حال خویش این نکته گفت

7 کز جهان بر من جوانی نگذرد کاندر او چشمم به حسرت ننگرد

8 در دلم ناید که ای کاش این جوان بودیم دمساز جان ناتوان

9 این بود حال زنان نیک خوی از زن بدخو نشاید گفت و گو

10 خواجه فردوسی که دانی بخردش بر زن نیک است نفرین بدش

11 کی زن بدگونه نیک آیین بود پیش نیکان در خور نفرین بود

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن

شاعر شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن چه کسی است ؟

شاعر شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن جامی می باشد.

شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن چیست ؟

قالب شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن هفت اورنگ است

مضمون اصلی شعر بود بلقیس و سلیمان را سخن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه است.