راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده از سعیدا غزل 32

راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را

1 راه رفتن کس نفرماید ز پا افتاده را نیست تکلیفی ز عالم مردم آزاده را

2 گر ز ملک بیخودی زاهد خبر یابد شبی صبح ناگردیده با می می دهد سجاده را

3 چشم پوشیدن ز عالم، عالم امن است و بس کس برون از تن نمی آرد لباس مرده را

4 در لباس شعر، معنی لطف دیگر می دهد جلوه رنگین تر بود حسن درون پرده را

5 سینه صافان را سعیدا جای در دل می دهد دوست دارد بیشتر استاد، لوح ساده را

عکس نوشته
کامنت
comment