- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
وهو شیخ رکن الدین علاء الدوله احمدبن محمد البیابانکی. در عهد شباب جذبهای از جذبات الهیه به او رسید و از ملازمت استعفا گزید، به عبادات و ریاضات مشغول شد. دستِ ارادت به شیخ محمد دهستانی داد و پایِ صحبت به مجلس شیخ عبدالرحمن اسفرائینی نهاد. در مدّتِ شانزده سال صد و چهل اربعین برآورد. از سایر اوقات مختلفه نیز صد و سی اربعین به سر آورد. صاحب مجالس المؤمنین نوشته که در مدت هفتاد و هفت سال عمر دویست و هفتاد اربعین مجاهده نمود. با شیخ کمال الدین عبدالرزاق کاشانی در مسئلهٔ توحید وجودی و شهودی و مطاعن صاحب فتوحات معارضه نمود. مکاتیب ایشان در نفحات مسطور است. وفات شیخ در سنهٔ ۷۳۶ اتفاق افتاده. این رباعیات از آن جناب است: ,
2 این ذوق و سماع ما مجازی نبود وین وجد که میکنیم بازی نبود
3 با بی خبران بگو که ای بی خردان بیهوده سخن به این درازی نبود
4 گفتم که ز غصه مشکلی بنویسم وز محنت هجر حاصلی بنویسم
5 کو دل که بدو حال دلی شرح دهم کو دست کزو درد دلی بنویسم
6 این من نه منم اگر منی هست تویی ور در برِ من پیرهنی هست تویی
7 در راه غمت نه تن به من ماند و نه جان ور زانکه مرا جان و تنی هست تویی
8 صد خانه اگر به طاعت آباد کنی زان به نبود که خاطری شاد کنی
9 گر بنده کنی به لطف آزادی را به زانکه هزار بنده آزاد کنی