- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
وهُوَ اوحدالدین عبداللّه بن ضیاءالدین مسعود. بلیان از مضافات کازرون شیراز است و شیخ از قدمایِ عرفایِ آفاق و از فرزندزادگان شیخ ابوعلی دقاق. گویند برهان العارفین شیخ صفی الدین اردبیلی به صحبت آن جناب رسیده و شیخ او را حواله به جناب شیخ زاهد گیلانی کرده. غرض، از افاخم کاملین و اعاظم عارفین و زبدهٔ موحدین و قدوهٔ مجردین زمان خود بوده، مشرب عالی داشته و در سنهٔ ۶۸۳ لوای سفر آخرت افراشته. مرقدش در قریهٔ مذکور است واین اشعار از اوست: ,
2 حقیقت جز خدا دیدن روا نیست که بی شک هرچه بینی جز خدا نیست
3 نمیگویم که عالم زوشده زانک چنین نسبت به او کردن روا نیست
4 نه او عالم شده نه عالم او شد همه جز او وزو چیزی جدا نیست
5 اللّه اللّه جز خدا موجود نیست واقفِ این سر بجز معبود نیست
6 عاشقان دوست بسیارند لیک کس چو عبداللّه بن مسعود نیست
7 به کین ما کمربندد کسی کش بخت برگردد چووقت مرگ مارآیدبه گردِ رهگذر گردد
8 ما جمله وجودِ پاکِ پاکیم نه ز آتش و باد و آب و خاکیم
9 تا حق به دو چشم سر نبینم هرگز از پای طلب میننشینم هرگز
10 گویند که حق به چشمِ سر نتوان دید این ایشانند من چنینم هرگز