- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 وز پی آن بود ارادت و خواست خواستی لایزال بی کم و کاست
2 فعل هایی که از همه اشیا نو به نو در جهان شود پیدا
3 گر ارادی بود چو فعل بشر ور طبیعی بود چو سیل و حجر
4 منبعث جمله از مشیت اوست مبتنی بر کمال حکومت اوست
5 نخلد بی ارادتش خاری نگسلد بی مشیتش تاری
6 فی المثل گر جهانیان خواهند که سر مویی از جهان کاهند
7 گر نباشد چنان ارادت او نتوان کاستن سر یک مو
8 ور همه در مقام آن آیند که بر آن ذره ای بیفزایند
9 ندهد بی ارادت او سود نتوانند ذره ای افزود