- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بردار ای صبا ز جمالش نقاب را گو بنگرید آن رخ چون آفتاب را
2 چون دیده تاب دیدن حسن رخش نداشت برروی خود فکند ازین رو نقاب را
3 ساقی بیار باده بمخمور عشق ده بشکن خمار عاشق مست و خراب را
4 ای پیر میکده در میخانه باز کن مست مدام ساز همه شیخ و شاب را
5 بر بحر هستی تو جهان غیر موج نیست عارف بغیر بحر چگوید حباب را؟
6 عمری بعشق روی تو نغنود دیده هیچ با چشم عاشق تو چه کارست خواب را؟
7 نزد اسیری دوزخ محض و عذاب دان بی روی دوست جنت عدن و ثواب را