- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا هوای شمع رویت در سر پروانه است زآتش غیرت تنم خاکستر پروانه است
2 می تپد در آتش حسرت نصیبی بی رخت پلک و مژگان گوییا بال و پر و پروانه است
3 دیده ام از بس پرد در شوق شمع عارضی مردم چشمم چو دل در پیکر پروانه است
4 بسکه گرد شمع رویش قدسیان پر می زنند از زمین تا عرش گویی محشر پروانه است
5 سوختن در آتش حسرت دلم را راحت است پرنیان شعله جویا بستر پروانه است