- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا خط به گرد آن لب شیرین شمایل است ابر میان عیسی و خورشید حایل است
2 از گل چه گونه پای به اندیشه بر کشم کاندیشه این چه در ره او، پای در گل است
3 از کفر عشق باز ندارم که روز حشر آموزگار کفر من است آن که سائل است
4 در ملک عشق کس نشناسد غم معاش سنگ و سفال کوجه ی ما پاره ی دل است
5 آن کو به راه کفر چو عرفی شتاب کرد فرسنگ های کعبه به دنبال محمل است