- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کار بی همکار سخت و راه بی همراه دور دست بی دینار عور و چشم بی دیدار کور
2 هر کسی در قدر حال خود براهی می روند چشم وحدت در شهود و جان کثرت در غرور
3 چشم جانت گر شود روشن، ببینی در زمان شرع با تقلید زور و روی با تحقیق نور
4 پیش ارباب حقیقت نکته ای بس روشنست شرع بی تحقیق رفتن غایت زورست، زور
5 حاضر اوقات باش و چشم حق بین بر گمار تا چو موسی رهروی باشی درین اطوار طور
6 در بیابان فنا حیران و سرگردان شدیم عفو از آن تست، بر ما عفو فرما، یا غفور
7 عالمی را نیست گرداند، ز هستی قاسمی گر دمی برجوشد این توفان وحدت از تنور