سلمان ساوجی

سلمان ساوجی

سلمان ساوجی
سلمان ساوجی

تا سودا شب نقاب صبح صادق از سلمان ساوجی غزل 345

غزل 345 ام از 897 غزلیات

تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای

1 تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای روز را در دامن مشکین شب پرورده‌ای

2 ای بسا شبها که با مهرت به روز آورده‌ام تا تو بر رغم دلم یک شب به روز آورده‌ای

3 از بخاری چشمه خورشید را آشفته‌ای وز غباری خاطر گلبرگ را آزرده‌ای

4 مه رخان چین به هندویت خطی داده‌اند زان سیه کاری که با خورشید رخشان کرده‌ای

5 گر چه جان بخشیده‌ای از پسته تنگم ولی شد ز عناب لبت روشن که خونم خورده‌ای

6 مردم چشم جهان بینت اگر خوانم رواست زانکه در چشم منی وز چشم من در پرده‌ای

7 جاودان در بوستان عارضت سرسبز باد آن نبات تازه کز وی آب شکر برده‌ای

8 گرد عنبر بر عذار ارغوان افشانده‌ای برگ سوسن بر کنار نسترن گسترده‌ای

9 یار کنار چشمه حیوان به مشک آلوده‌ای یا غبار درگه صاحب به لب بسترده‌ای

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای

شاعر شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای چه کسی است ؟

شاعر شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای سلمان ساوجی می باشد.

شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای چیست ؟

قالب شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای غزل است

مضمون اصلی شعر تا سودا شب نقاب صبح صادق کرده‌ای چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین است.
بنر