- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا ماه مرا رفتن با خیل و سپاه است هر روز مرا دل بره و دیده براه است
2 پر گرد سپاه است دو رخسار من از غم تا بر گل رخساره او گرد سپاه است
3 چون زلف درازش غم هجرانش دراز است چون چشم سیاهش ز غمم روز سیاه است
4 از رفتن او رامش و آرامش من رفت گر زود نیاید بر من کار تباه است
5 اندیشه او بر دل من کوه گرانست وز رنج و عنا گونه من گونه کاه است
6 چون قامت او هست دلش یکتا با من درد من از ایشانست او را چه گناه است
7 ای آنکه ترا ماه تمام از بر سرو است ای آنکه ترا لاله سرخ از بر ماه است
8 دردی بجهان نیست که من بی تو نخوردم گر بر من بیچاره ببخشی نه گناه است