- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا سنبل تر بر سمنت جلوه گری کرد بس غالیه سائی که نسیم سحری کرد
2 در معرض بالای بلندت بسوی سرو هر کس که نظر کرد ز کوته نظری کرد
3 زد با دهنت غنچه ز خود لاف و از اینروی در پیش ریاحینش صبا پرده دری کرد
4 ایدل مرو اندر پی آن ترک پریوش کایام بغم مدت عمرم سپری کرد
5 دیوانگیی باشد اگر مردم عاقل گویند که سر در سر سودای پری کرد
6 واجب بود آواره شدن از وطن خویش آنرا که طلبکاری یاری سفری کرد
7 شد شهره بشیرین سخنی ابن یمین زان کش طوطی جانرا لب لعلت شکری کرد