1 تا مریم وقت شد هوا جوی بهشت گشتند فرشتگان دعا گوی بهشت
2 آن تشنه چو سیر آب شد از جوی بهشت می آیدم از خاک درش بوی بهشت
1 نسیم عدل همی آید از هوای جهان شعاع بخت همی تابد از لقای جهان
2 گزارد مژده میمون صدا خروس فلک فکند سایه خورشید بر همای جهان
1 آراستند روضه آرامگاه جان یک سر گشاده شد همه درهای آسمان
2 بگشاده در تحیت کروبیان دهن بربسته در کرامت روحانیان میان
1 مرا به وقت سحر دوش مژده داد نسیم که شهریار جهان پادشاه هفت اقلیم
2 خزانهای ممالک هم مفوض کرد برای آنکه به حق یافت بر جهان تقدیم