- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا دلم شد در خم آن طره مشکین نهان گشت شادی از دل غمگین این مسکین نهان
2 بر بنا گوش چو صبحش زلف همچون شام من گوئیا کافور دارد زیر مشک چین نهان
3 کفر زلف اوست دینم هر که خواهی گو بدان کفر باشد گر زبیم خلق دارم دین نهان
4 دارم اندر چین زلف کژ نهاد او دلی راست چون صاع ملک دربار بن یامین نهان
5 میکند در خنده پیدا عقد پرویین ز آفتاب ز آفتاب ار چند گردد رسته پروین نهان
6 روز من شد تیره شب با آفتاب عارضت گشت زیر سایه زلفین چین بر چین نهان
7 ماهرویا سیم اگر درسنگ باشد پس چرا کرده ئی در سینه سیمین دل سنگین نهان
8 با تو مهر ما و با ما کین تو پیدا شدست خود کجا ماند بگیتی بیش مهر و کین نهان
9 گر شود سوز دل ابن یمین پیدا رواست کی بماند آتش اندر سوخته چندین نهان