-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا مرا دیده ز دیدار تو مهجور شدست بی تکلف دلم از درد تو مهجور شدست
2 تا برفتی ز برم ای بت بگزیده ی من صبر و آرام و قرار از دل ما دور شدست
3 دل برفت از بر من تا تو برفتی ز برم واین زمان هم نفس آن مه منظور شدست
4 نرگس شوخ ورا بین که چو شورانگیزست مست بودست و ببین باز چه مخمور شدست
5 شمع و کاشانه ی جانی و جهانی دانم بی فروغ رخ زیبای تو بی نور شدست
6 تا به من خیل خیال تو مظفّر گشتست لشکر عشق تو بر دل همه منصور شدست
7 شهد شیرین لب او که دوای دل ماست نیک بنگر که ز آمد شد زنبور شدست
8 شاهباز دل سرگشته که گردد به جهان باز پیش غم عشق تو چو عصفور شدست
9 وصف رخسار ترا من نتوانم گفتن نازنینا به جهان حسن تو منشور شدست