تا از بر من آن صنم گل از جهان ملک خاتون غزل 360

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

تا از بر من آن صنم گل عذار رفت

1 تا از بر من آن صنم گل عذار رفت چون زلف بی قرار وی [از] من قرار رفت

2 مستغرقم به بحر غم اندر فراق تو زان رو کم از دو دیده بت غمگسار رفت

3 دیگر به سرو و گل نکنم التفات هیچ چون سرو نازم از طرف جویبار رفت

4 پایم بماند در گل حسرت چو سرو ناز در بر نیامد او و ز دستم نگار رفت

5 از دست رفت یارم و در دل بماند درد یک گل نچیده در جگرم نوک خار رفت

6 مست شبانه بودم و مخمور روز هجر از باده ی وصال نگارم خمار رفت

7 تا دیده در جهان بگشادم به روی دوست از دیدن رخش دل و دستم ز کار رفت

عکس نوشته
کامنت
comment