- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا چند دیر و کعبه، مخوان این فسانه را همچون کمان حلقه، یکی کن دو خانه را
2 معشوق، پاسبانی ما عاشقان کند بلبل ز غنچه قفل زند آشیانه را
3 در سینه هرچه بود، سپردم به دست عشق آری همین علاج بود دزد خانه را
4 سرسبزی از جهان چه تمنا کنی که هست دندان مور ریشه درین خاک دانه را
5 دست تهی دلالت دیوانگی کند دست تهی دلالت دیوانگی کند
6 ما را چه جای شکوه، که شب پاسبان سلیم زنجیر می کند در زنجیرخانه را