امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی

امیرعلیشیر نوایی
امیرعلیشیر نوایی

تا که یک شام به بزم از امیرعلیشیر نوایی غزل 207

غزل 207 ام از 379 غزلیات

تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع

1 تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع کشته و مرده آنشوخ ستمگر شد شمع

2 در شب وصل رخ آن بت مهوش کافیست شمعها خوش نبود زانکه مکرر شد شمع

3 شعله آتش رخسار تواش در گیرند یعنی از نور جمال تو منور شد شمع

4 با همه سرکشی و شعله حسن افروزی کی به قد و مه روی تو برابر شد شمع؟

5 ساقیا بزم مرا شمع نباید امشت کز می روشن و زان چهره میسر شد شمع

6 پای در بند به فانوس و به گردن زنجیر زانکه دیوانه آن سرو سمن بر شد شمع

7 فانی اندیشه افسر ز سرت بیرون کن بین که چون افسر زر داشت دران سر شد شمع

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع

شاعر شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع چه کسی است ؟

شاعر شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع امیرعلیشیر نوایی می باشد.

شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع چیست ؟

قالب شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع غزل است

مضمون اصلی شعر تا که یک شام به بزم طربش در شد شمع چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, می‌نوشی است.
بنر