- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی ساخته در اهل کرم رسم کرم نیست ورنه سخن اهل کرم لا و نعم نیست
2 غیر از دل بی کینهٔ آیینه ضمیران آن کیست که بر سینهٔ او داغ درم نیست؟
3 در قید هوا و هوس و لاف بزرگی بگشای نظر مرد خدا شیر علم نیست
4 بسیار مگو با فلک از طالع ناساز ز این دور همین طالع ناساز تو کم نیست
5 هر چیز که تقدیر بیان کرد قلم رفت ورنه رقم صنع به فرمان قلم نیست
6 گم کرده پی از غم، دوم خویش نیاریم جایی نرسیدیم که غم بر سر غم نیست
7 بی جان نتوان سیر جهان کرد سعیدا آن را که در این بادیه دم نیست قدم نیست