- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مگر صبا برساند سلام یارو را وگرنه با که بگویم حکایت او را
2 چو اعتماد نمانده ست جهل باشد اگر محل راز کنم دوستان بد گو را
3 نه یار با من و نه دل چگونه بی دل و یار توان برید به تکلیف راه اردو را
4 بیا شبی و در آغوش و در کنارم گیر که بیش طاقت ازین نیست بی تو سعدو را
5 کسی که جان و دل و هوش ما با اوست چگونه باز توانیم کرد ازو خو را
6 به جان تو که نزاری دگر به دیده و دل نه زشت را متقبل شود نه نیکو را