مگر صبا برساند از حکیم نزاری قهستانی غزل 44

حکیم نزاری قهستانی

آثار حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

مگر صبا برساند سلام یارو را

1 مگر صبا برساند سلام یارو را وگرنه با که بگویم حکایت او را

2 چو اعتماد نمانده ست جهل باشد اگر محل راز کنم دوستان بد گو را

3 نه یار با من و نه دل چگونه بی دل و یار توان برید به تکلیف راه اردو را

4 بیا شبی و در آغوش و در کنارم گیر که بیش طاقت ازین نیست بی تو سعدو را

5 کسی که جان و دل و هوش ما با اوست چگونه باز توانیم کرد ازو خو را

6 به جان تو که نزاری دگر به دیده و دل نه زشت را متقبل شود نه نیکو را

عکس نوشته
کامنت
comment