- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ناکرده عمل ایکه طلبکار بهشتی خواهی چه ثمر خورد ز تخمی که نگشتی
2 صوفی همه تزویر بود کار تو فریاد زآندم که کنی خرقه از این پشم که رشتی
3 نازم بسر کوی خرابات که آنجا نه صومعهای سنگ رهست و نه کنشتی
4 گشت آنکه فنادر تو شد آسوده که آنجا نه بیم جهیمی است نه پروای بهشتی
5 من سنگ سیاهم نکند تربیتم لعل ای پرتو خورشید بجو پاک سرشتی
6 هرگز سرخم نیست مرا آه که نبود در کوی خرابات مرا طالع خشتی
7 گرد سرت این خامه مشتاق که هرگز حرفی نه ز اسرار حقیقت ننوشتی