ای بی وفا، چه چاره کنم از هلالی جغتایی غزل 341

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

هلالی جغتایی

ای بی وفا، چه چاره کنم با جفای تو؟

1 ای بی وفا، چه چاره کنم با جفای تو؟ تا کی جفا کشم بامید وفای تو؟

2 چون مبتلای عشق ترا نیست چاره ای بیچاره عاشقی که شود مبتلای تو!

3 میخواهم از خدا بدعا صدهزار جان تا صد هزار بار بمیرم برای تو

4 من کیستم که بهر تو جانرا فدا کنم؟ ای صد هزار جان مقدس فدای تو!

5 تا دیده ام که بند قبا چست کرده ای بر دل چه بندهاست مرا از قبای تو؟

6 ای سرو، اگر چه دور شدی از کنار من حقا، که در میانه جانست جای تو

7 روزی که عمر خویش هلالی دهد بباد میخواهد از خدا، که شود خاک پای تو

عکس نوشته
کامنت
comment