بی‌خطا از بس رساند زخم از جویای تبریزی غزل 890

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

بی‌خطا از بس رساند زخم بر بالای زخم

1 بی‌خطا از بس رساند زخم بر بالای زخم تیر او انگشت زنهاری است در لب‌های زخم

2 شکوه‌ای از دستبرد خنجر او کرده است می‌نهد مهر خموشی بخیه بر لب‌های زخم

3 بیدلان را نیست تاب مرهم تیغ نگاه جامهٔ گلگون خون زیباست بر بالای زخم

عکس نوشته
کامنت
comment