- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بیخطا از بس رساند زخم بر بالای زخم تیر او انگشت زنهاری است در لبهای زخم
2 شکوهای از دستبرد خنجر او کرده است مینهد مهر خموشی بخیه بر لبهای زخم
3 بیدلان را نیست تاب مرهم تیغ نگاه جامهٔ گلگون خون زیباست بر بالای زخم