در زیر لب، آه از دل ناشاد از حزین لاهیجی غزل 736

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

در زیر لب، آه از دل ناشاد برآرم

1 در زیر لب، آه از دل ناشاد برآرم آن مایه نفس نیست که فریاد برآرم

2 چون ساکن جنّت شوم اندوه تو باقی ست کی دل دهدم تا غمت از یاد برآرم؟

3 از یار به اغیار که برده ست شکایت؟ هم پیش تو از جور تو فریاد برآرم

4 گر با سر زلف تو فروزد رخ دعوی دود از شکن طرّهٔ شمشاد برآرم

5 تا عرضهٔ تاراج متاعم شود از تو از کلبه چراغی به ره باد برآرم

6 باشد که خرامان به تماشاگهم آیی مجنون شوم و عربده بنیاد برآرم

7 از خامه حزین آزر بتخانهٔ عشقم هر دم صنمی زین صنم آباد برآرم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر