از چاره عاجزم مژه اشکبار از حزین لاهیجی غزل 82

حزین لاهیجی

آثار حزین لاهیجی

حزین لاهیجی

از چاره عاجزم مژه اشکبار را

1 از چاره عاجزم مژه اشکبار را ساکن چه سان کنم؟ رگ ابر بهار را

2 نتوان ستردن از دل خون گشته داغ عشق ناخن عبث مزن، جگر لاله زار را

3 دایم شمرده از دل روشن ضمیر خوبش چون صبح می کشم نفس بی غبار را

4 دل در کفن، ز شوخی مژگان کافری آورده در تَپش، رگ سنگ مزار را

5 تا تن به جاست، جوهر جان را صفا مجوی آیینه در غبار بود، زنگبار را

6 روزی که شد خمار غمت قسمت حزین چشم تو برد مستی دنباله دار را

عکس نوشته
کامنت
comment