خلعت بی طمعی زیب هنرور از جویای تبریزی غزل 522

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

خلعت بی طمعی زیب هنرور باشد

1 خلعت بی طمعی زیب هنرور باشد آبرو شمع نهانخانه گوهر باشد

2 صبح از صدق صفا فیض جهانگیری یافت هر که دل را کند آیینه سکندر باشد

3 اینقدر خاک تمنا چه فشانی بر دل؟ تا به کی آب حیات تو مکدر باشد

4 غیر را راه مده در حرم کعبهٔ دل نیست شایستهٔ مسجد که مصور باشد

5 چه بلایی است عزیزان مرض بیدردی داغ دل گر نشود نیک نکوتر باشد

6 این غزلهای تو جویا که بعینه قند است از لبش گر شنوی قند مکرر باشد

عکس نوشته
کامنت
comment