- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا بر گل تو جعد گرهگیر بستهاند در گردنم ز زلف تو زنجیر بستهاند
2 از تنگنای عشق تو جستن ره خلاص مشکل توان، که رخنه تدبیر بستهاند
3 قومی که میدهند نشان از تو، غافلند کاهل وقوف را دم تقریر بستهاند
4 مِنبعد، ما و ناله و فریاد چون جرس زین همرهان که بار به شبگیر بستهاند
5 شاهی به دام زلف تو زان رو اسیر ماند کش دست و پا به رشته تقدیر بستهاند