-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دو زلفت ای صنم چون عقرب جرار میماند شکنج طره خم در خمت چون مار میماند
2 به صیادی چون آهوی دو چشمت میشود مایل دو ابروی کجست چو نخنجر خونخوار میماند
3 به گلزار جمال بیمثالت بستهام دل را که آب و تاب وی با عارض دلدار میماند
4 ز باغ ای باغبان بیرون مکن بیچاره گلچین را که بیگل در خزان زین باغها بسیار میماند
5 دریغ از عمر کوتاغه من و هنگامه هجران که بر دل داغ وصل بینشان یار میماند
6 ز سر نقطه لعل لبت بس گفتگو باشد ولی اسرار وی در پرده پندار میماند
7 بشو از آب ای واعظ خدا را دفتر خود را که گفتار خوشت برعکس این رفتار میماند
8 علو قدر اهل فقر را اندر قیامت بین کنون در پیش چشم اهل دنیا خوار میماند
9 بتبر طعنه دشمن صبوری پیشه کن(صامت) اگرچه صبر قدری درنظر دشوار میماند