1 دو قرص نان اگر از گندم است اگر از جو دو تای جامه اگر کهنه است اگر از نو
2 بچار گوشه ایوان خود بخاطر جمع که کس نگوید از اینجای خیز و آنجا رو
3 هزار بار نکو تر بنزد ابن یمین ز فر مملکت کیقباد و کیخسرو
1 منت ایزد را که دیگر باره بی هیچ انقلاب بر سر اهل خراسان سایه گسترد آفتاب
2 تا ابد نتوان ادای شکر این کردن که باز مسند عزت مشرف شد بشاه کامیاب
1 فرخنده باد مقدم عید خجسته فر بر روزگار دولت دارای بحر و بر
2 فرمانده بسیط زمین سرور زمان سلطان وجیه دولت و دین شاه دادگر
1 این سعادت بین که باز اهل خراسان یافتند وین کرامت بین که از تأیید یزدان یافتند
2 بودشان از آتش محنت جگرها تافته چون خضر در ظلمت غم آب حیوان یافتند