1 ای دو لب تو ز شهد خوشتر زندان توام ز مهد خوشتر
2 بدخو مشو و تبه مکن عهد خوی خوش و حسن عهد خوشتر
3 گر وصل تو را به جهد یابم کاری نبود ز جهد خوشتر
4 ور شهد خوش است گو همی باش بوس تو مرا ز شهد خوشتر
1 عشقت ز بس که شعبده پیدا کند همی دل را در آرزوی تو شیدا کند همی
2 آزرده ام همیشه من از اشک چشم خویش از بس که راز عشق تو پیدا کند همی
1 چو دیده دید بر آن روی آبدار آتش دوید بر سرم از عشق آن نگار آتش
2 گر اتفاق نباشد میان آتش و آب چگونه گشت بر آن عارض آبدار آتش
1 بت سرو قدی و سرو سمن بر نگار سخن گوی و ماه سخن ور
2 قد و عارض توست شمشاد و لاله لب و بوسه توست یاقوت و شکر