1 ای دو لب تو ز شهد خوشتر زندان توام ز مهد خوشتر
2 بدخو مشو و تبه مکن عهد خوی خوش و حسن عهد خوشتر
3 گر وصل تو را به جهد یابم کاری نبود ز جهد خوشتر
4 ور شهد خوش است گو همی باش بوس تو مرا ز شهد خوشتر
1 جور از این برکشیده ایوانست که بر او مشتری و کیوانست
2 دم سردی که برکشد مردم هم از این برکشیده ایوانست
1 بهار لاله رخساری نگار سرو بالایی گل و شمشاد زلفینی مه و خورشید سیمایی
2 نگار و مه تو را خوانم، بهار و گل تو راگویم که اینها عالم آرایند و آنها را تو آرایی
1 آزر و مانی که صورتهای دلبر کرده اند نی رخ چون ماه و نی زلف چو عنبر کرده اند
2 عنبرین گیسوی و مه دیدار آن دلبر مرا بی نیاز از صورت مانی و آزر کرده اند