دو چشم مست و دو از حکیم نزاری قهستانی غزل 1281

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

حکیم نزاری قهستانی

دو چشم مست و دو ابروی طاق واویلی

1 دو چشم مست و دو ابروی طاق واویلی کسی ندید چنین صورتی همه معنی

2 قیامت است به حسن و جمال و خلق شریف مرا گریز از آن جادوان بود اولی

3 به چشمهای سیاهش نگر تعجب کن که حور عین ز بهشت آمده ست در دنیی

4 چه واجب است به من بر از این سپس که به حق همه شمایل و اوصاف او کنم انشی

5 اگر ز سایه ی زلفش خبر شود رضوان دگر قرار نگیرد به سایه ی طوبی

6 به صورت تو بتا در بهشت نبود حور چه جای لعبت چین است و صنعت مانی

7 امیدوار چنانم که بر مراد دهد عنان وصل به دستم عنایت مولی

8 نزاریا نظری عاقلانه کن در کار به عشق بازی و آشفتگی مکن دعوی

9 نگفتمت که به پیرانه سر مرو پی دل سزای خویش ببینی هلا برو آری

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر