-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دو چشم مست و دو ابروی طاق واویلی کسی ندید چنین صورتی همه معنی
2 قیامت است به حسن و جمال و خلق شریف مرا گریز از آن جادوان بود اولی
3 به چشمهای سیاهش نگر تعجب کن که حور عین ز بهشت آمده ست در دنیی
4 چه واجب است به من بر از این سپس که به حق همه شمایل و اوصاف او کنم انشی
5 اگر ز سایه ی زلفش خبر شود رضوان دگر قرار نگیرد به سایه ی طوبی
6 به صورت تو بتا در بهشت نبود حور چه جای لعبت چین است و صنعت مانی
7 امیدوار چنانم که بر مراد دهد عنان وصل به دستم عنایت مولی
8 نزاریا نظری عاقلانه کن در کار به عشق بازی و آشفتگی مکن دعوی
9 نگفتمت که به پیرانه سر مرو پی دل سزای خویش ببینی هلا برو آری