هزار محنت و غم چون فراق از جهان ملک خاتون غزل 313

جهان ملک خاتون

آثار جهان ملک خاتون

جهان ملک خاتون

هزار محنت و غم چون فراق یاران نیست

1 هزار محنت و غم چون فراق یاران نیست هزار غم چو غم عشق غمگساران نیست

2 برفتم از نظر آن دلفریب و می گفتم ترحّمت چه سبب بر امیدواران نیست

3 ز دیده اشک روان می رود ز هجر چه سود چو دوست در غم احوال دوستداران نیست

4 اگرچه هست ز طوفان نوح هم شرحی ولی چو دیده من اشکبار باران نیست

5 هزار بر رخ تو عندلیب بیشترند چو گل برفت یکی بلبل از هزاران نیست

6 اگرچه هست به بستان هزار شور و نوا به روی گل چو من ای جان هزار دستان نیست

عکس نوشته
کامنت
comment