1 امشبم خورشید سرزد از وثاق ماه از این خجلت فتاد اندر محاق
2 کی چمد سرو چمن در انجمن ماه کی دیدی نشیند در رواق
3 مطربا چنگی و ساقی ساغری کاینچنین شب نادر افتد اتفاق
4 در درون بلبله خون رزان بسته کامشب در گلو دارد حناق
5 آفت دل شاهدان بذله گوی دشمن دین ساقیان سیم ساق
6 از نگینی بد سلیمان را حشم داشت جم از فیض جامی طمطراق
7 سده کرد از آب می مینا بریز در قدح شاید گشاید از فواق
8 من نمیدانم گنه را از ثواب شرع آشفته بود صدق و وفاق
9 از نجف هرگز نمی آیم بخلد شیخنا بگذر مکن تکلیف شاق
دیدگاهها **