امشبم کشت غمت عشرت فردای از عرفی شیرازی مثنوی 91

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

امشبم کشت غمت عشرت فردای تو خوش

1 امشبم کشت غمت عشرت فردای تو خوش کار خود کرد بمن غم دل غمهای تو خوش

2 گر چنین غمزه کند کاوش دل ممکن نیست که شود خاطرم از شغل تماشای تو خوش

3 فرصتم نیست که در پای تو جان افشانم بس که می آیدم از دیدن بالای تو خوش

4 دیدم از زلف شکن در شکن و چین در چین همه جا خاص تو ای دل بنشین جای تو خوش

5 مصر گلشن زتو ای یوسف کنعان خوشبوست شب یعقوب تو خوش روز زلیخای تو خوش

6 سحر و معجز صفت چند عطا کرده تست هم دل سامری و هم دل زیبای تو خوش

7 دل عرفی خبر از ناخوشیش نیست که نیست پایدار تو خوش و پای تمنای تو خوش

عکس نوشته
کامنت
comment