- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امشب ز خیالش سر ما خواب دگر داشت وز عارض او چشم ترم آب دگر داشت
2 رخسارة ساقی و لب جام و رخ شمع هریک از فروغ رخ او تاب دگر داشت
3 مهتاب شد از روزنه و تیره نشد چشم کین خانه ازو پرتو مهتاب دگر داشت
4 هرجا دل سودا زدهای بود کشان کرد زلفش که به هر سلسله قلاب دگر داشت
5 در حسرت عناب لب او دل رنجور از خون جگر شربت عناب دگر داشت
6 تا به این گربه بدان گوش رسانند بر هر مژه چشمم در سیراب دگر داشت
7 دوشینه کمال از می میخانه ننوشید کز شوق لبش ذوق می ناب دگر داشت