امشب ای شمع طرب دوست که از محتشم کاشانی غزل 97

محتشم کاشانی

آثار محتشم کاشانی

محتشم کاشانی

امشب ای شمع طرب دوست که همخانهٔ توست

1 امشب ای شمع طرب دوست که همخانهٔ توست هجر بال و پرما بسته که پروانهٔ توست

2 من گل‌افشان کاشانه خویشم بسرشک که بخار مژهٔ جاروب کش خانهٔ توست

3 من خود از عشق تو مجنون کهن سلسله‌ام که ز نو شهر بهم برزده دیوانهٔ توست

4 دل ویران من ای گنج طرب رفته به باد دل آباد که ویران شده ویرانهٔ توست

5 من ز بزمت شده از بادیه پیمایانم باده پیما که در آن بزم به پیمانهٔ توست

6 مکن ز افسانه غم رفته به خواب اجلم تا ز سر خواب که بیرون کن افسانهٔ توست

7 محتشم حیف که شد مونس غیر آن دل‌دار که انیس دل و جان من و جانانهٔ توست

عکس نوشته
کامنت
comment