جامی

جامی

جامی
جامی

امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم از جامی غزل 591

غزل 591 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات

امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7

1 امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم نادیده رخت زین سر کو بازنگردم

2 بیهوده بود هر غم و دردی که نه عشق است هرگز من بیدل غم بیهوده نخوردم

3 از گونه زردم زندم چهره اگر اشک هر لحظه جگرگون نکند گونه زردم

4 روی دل من سوی بتان بود همیشه چون روی تو دیدم ز همه رو به تو کردم

5 گلهای چمن را خطر از باد خزان است ای شاخ گل تازه بترس از دم سردم

6 گر تو ننشینی به من این بس که نشیند روزی که شوم خاک به دامان تو گردم

7 جامی به هوایت غزلی گفت دلاویز مضمون غزل آنکه به سودای تو فردم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم

شاعر شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم چه کسی است ؟

شاعر شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم جامی می باشد.

شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 9 سروده شده است.

قالب شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم چیست ؟

قالب شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم غزل است

مضمون اصلی شعر امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
جامی

امروز ز شوقت همه سوز و همه دردم از جامی غزل 591

غزل 591 ام از 3391 فاتحة الشباب - غزلیات
بنر