1 امروز به شهر حسن همنام تو نیست عاشق همه زیر سایه بام تو نیست
2 ای دوست ندانی که دلارام تو کیست ای عشق نه آگهی که در دام تو کیست
1 گه وداع بت من مرا کنار گرفت بدان کنار دلم ساعتی قرار گرفت
2 وصال آن بت صورت همی نبست مرا بدان زمان که مرا تنگ در کنار گرفت
1 ای عزم سفر کرده و بسته کمر فتح بگشاده چپ و راست فلک بر تو در فتح
2 مسعود جهانگیری وز چرخ سعادت هر لحظه به سوی تو فرستد نفر فتح