1 امروز که گشت باغ رنگین از گل شد خاک چمن چو نافهٔ چین از گل
2 بشکفت به صحرا گل مشکین، نه شگفت گر ناله کند بلبل مسکین از گل
1 بر قتل چون منی چه گماری رقیب را؟ ای در جهان غریب، مسوز این غریب را
2 دورم همی کنند ادیبان ز پیش تو ای حورزاده، عشق بیاموز ادیب را
1 یا بپوش آن روی زیبا در نقاب یا دگر بیرون مرو چون آفتاب
2 بند کن زلف جهان آشوب را گر نمیخواهی جهانی را خراب
1 پیشآر، ساقی، آن می چون زنگ را تا ما براندازیم نام و ننگ را
2 امشب زرنگ می برافروز آتشی تا رنگ پوش ما بسوزد رنگ را