- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امروز چون توان به مدارا گریستن باید چو ابر دجله و دریا گریستن
2 در ماتم حسین علی گر نریزی اشک بر حال خویش گریه کن از ناگریستن
3 کارم در این غم است چو شمع سر مزار دوری ز خلق جستن و تنها گریستن
4 چون دام ماهی از همه تن چشم تر شوی خواهی به مدعای دل ما گریستن
5 مرغ کباب وار از این غم بر آتشم کار من است با همه اعضا گریستن
6 امروز اگر ز دیده فشانی سرشک غم فردا رسد به داد تو جویا، گریستن
7 از حضرت تو چشم شفاعت بود مرا دستم بگیر روز جزا یا گریستن!