- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به زلف و خال تو کردی خون خویش سبیل به شرط آنکه سئانند خونبها ز قتیل
2 متاع من سر و جان است و نیست لایق دوست به دوستان چه فرستد کسی متاع قلیل
3 تنم گداخت چو شمع و دلیل ضعف دل است عجب که پیش تو روشن نگشت ضعف دلیل
4 رقیب ساخت دو چشم ترم به زخم کبود در دجله بود روان چشم من شد اکنون نیل
5 چه التفات محب را به بوستان نعیم که دل ز روی تور باغیست بر زنار خلیل
6 به وصل صحبت یوسف عزیز من مشتاب جمال بار نبینی مگر به صبر جمیل
7 کمال زلف بتان گر خیال میبندی مرو به خواب که هندوستان به بینده فیل