- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به یمن همت عشقت ز قید دل رستم بتی که قبلهٔ آمال بود بشکستم
2 دلمم ز لذت جیب دریده غافل نیست ولی ز ضعف به جایی نمی رسد دستم
3 ز بسکه صحبت من با تو بدنشین شده است دمی به بزم تو چون نقش خویش ننشستم
4 ز نارسایی بخت سیاه خود دانم که کوتهست ز زلف دراز تو دستم
5 زفیض بیخودیم محرم حریم وصال ز خود جدا شده جویا به دوست پیوستم