- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا جهان باشد به کام پادشه هر روز باد دایماً بر دشمنان خویشتن پیروز باد
2 روزگار دشمنانش همچو شب بادا سیاه وز ازل شبهای وصل یار او چون روز باد
3 جاه او برتر ز کیوان و حسود جاه او همچو شمع مجلس او در گداز و سوز باد
4 من ز جان و دل دعای حضرتش گویم ولی ای نصیب جان خصمش ناوک دلدوز باد
5 دشمن جاه و جلالش گر نخواهد عمر او در لگن سوزان و گریان هر شبی تا روز باد
6 جور تابستان نخواهی با زمستانت چه کار ای هوای ملک تو معمور چون نوروز باد
7 گرچه زان حضرت بعیدم لیک در شبهای قدر من ز جان گویم تو را هر شب، شب تو روز باد
8 باد نوروزی بیاراید جهانی را به لطف روح در تن می فزاید موسم نوروز باد
9 گرچه در تاریکی هجرت به جان آمد دلم شمع رخسار چو ماه تو جهان افروز باد