1 به عارض طره سنبل فکنده زسنبل سایه ای بر گل فکنده
2 بت فایز ز وضع و طبع گفتار نوا در قمری و بلبل فکنده
1 نه پر دارم که پروازم به کویت نه پا دارم گذار آرم به سویت
2 خدایا! چاره فایز همین است نشیند تا بمیرد ز آرزویت
1 خداوندا جوانیم به سر رفت درخت شادکامی بی ثمر رفت
2 درخت شادکامی عمر فایز سر شام آمد و بانگ سحر رفت
1 مگر یار آمده بر پشت بامم که بوی جنت آید بر مشامم؟
2 فرود آ گرچه فایز نیست قابل بیا بنشین نگه دار احترامم