به دام عشق هر آن دل که مبتلا از جویای تبریزی غزل 531

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

به دام عشق هر آن دل که مبتلا گردد

1 به دام عشق هر آن دل که مبتلا گردد نواله ایست که در کام اژدها گردد

2 بسان گرد یتیمی به جبههٔ گوهر کدورت ار گذرد در دلم صفا گردد

3 به کوی عشق چو پروانه بر حوالی شمع بسی هما که به گرد سر گدا گردد

4 کسی که در غم اهل و عیال سرگشته است برای روزی مردم چو آسیا گردد

5 ز بس قوی شده بی او ضعیف نالی من عجب که شور فغانم ز کوه واگردد

6 شعار خود کنی ار ترک مدعا جویا امید هست که کارت به مدعا گردد

عکس نوشته
کامنت
comment