به صد محنت دهان ما ز روزی از جویای تبریزی غزل 449

جویای تبریزی

آثار جویای تبریزی

جویای تبریزی

به صد محنت دهان ما ز روزی بهره‌ور گردد

1 به صد محنت دهان ما ز روزی بهره‌ور گردد بلی این آسیا پیوسته از خون جگر گردد

2 روم فرسنگها از خود ز بس در بزم حیرانی تکلم بر زبان شکوه آلودم جگر گردد

3 بود پاشیدن از خود در هوایت اوج پروازش دلم را همچو گل گر لخت لختش بال و پر گردد

4 ز فیض ابر دست ساقی امشب چشم آن دارم که بر سر شعله شمع بزم را گلبرگ تر گردد

5 ز شرح سوز دل گویی رگ برقی است می ترسم که مکتوبم بلای جان مرغ نامه بر گردد

6 پی پاس فلک جویا به ضبط گریه مشغولم مباد از سیل اشکم این کهن دیوار برگردد

عکس نوشته
کامنت
comment