- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 به سروی راست ماند قامت دوست سهی سروست؟ یا نی قامت اوست؟
2 نه سروست و نه بالا و نه بستان بهشتست آن و طوبی بر لب جوست
3 دلم بردی و رخ پیچیدی از ما چنین کی کرد آخر دوست با دوست
4 خطا کردی جفا کردن به حالم مکن جانا که بدعهدی نه نیکوست
5 نصیحت گوی ما گوید مدامم بگو ترکش که یاری سخت بدخوست
6 چه گونه ترک آن دلبند گویم که جانست و حیات جان مرا اوست
7 جهان خرّم شد از باد بهاری نمی گنجد ز شادی غنچه در پوست
8 نمی سوزد دلت بر حال زارم ..........................................وست
9 دل بیچاره در میدان عشقت اسیر حلقه ی زلف تو چون گوست