1 به مهر و ماه چه نسبت فرشته روی مرا؟ سخن مگو که مرا نیست تاب گفت و شنید
2 کجا به نرمی اندام او بود مهتاب؟ کجا به گرمی آغوش او بود خورشید؟
1 ای دلیران تیغ خونبار از میان باید گرفت انتقام خون آذربایجان باید گرفت
2 خصم اگر بر آسمان یابد گذر مریخوار ره چو مهر تیغزن، بر آسمان باید گرفت
1 نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من آهی
2 نه جان بینصیبم را پیامی از دلارامی نه شام بیفروغم را نشانی از سحرگاهی
1 عمری از جور چرخ مینارنگ رنجه بودم، ز رنج بیماری
2 یافت آیینه وجودم زنگ از جفای سپهر زنگاری