عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

عرفی شیرازی
عرفی شیرازی

به عمرها ننهم پا برون ز از عرفی شیرازی غزل 409

غزل 409 ام از 981 غزلیات

به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش

1 به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش نگاهبان خودم من بر آستانهٔ خویش

2 به هر طریق که بگذشته بی تاسف نیست به سوز و داغ دی و عشرت شبانهٔ خویش

3 در آن دیار دلم کرده خو به بد مستی که محتسب کند از شعله تازیانهٔ خویش

4 ز مشکلات محبت نیفکنم دامی که مرغ عقل نسازد به آب و دانهٔ خویش

5 نهفته سر دهم از دیده سیل خون، که مباد غم زمانه برد جدولی به خانهٔ خویش

6 در این مکوش که آید دلت به جان، عرفی که مرغ شوق بخوابد در آشیانهٔ خویش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش

شاعر شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش چه کسی است ؟

شاعر شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش عرفی شیرازی می باشد.

شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش چیست ؟

قالب شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش غزل است

مضمون اصلی شعر به عمرها ننهم پا برون ز خانهٔ خویش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.