به لحد چگونه زین غم، دلم از عرفی شیرازی غزل 282

عرفی شیرازی

آثار عرفی شیرازی

عرفی شیرازی

به لحد چگونه زین غم، دلم آرمیده باشد

1 به لحد چگونه زین غم، دلم آرمیده باشد که لبی چنان به مرگم، چو تویی گزیده باشد

2 اثر از نمک چو یابد، دلم از شراب دایم که ز جام قطرهٔ می، ز لبش چکیده باشد

3 چو رود، ملول گردم، ز برم ، کناره سوزد که به شومی من آیا، سخنی شنیده باشد

4 نبرد دل غیورم، ز خدنگ یار لذت به کدام دل ندانم، هوسش خلیده باشد

5 چو رسد رفیق بر من، نگرد به گریه دایم که به تازگی زمانی ، به رخ تو دیده باشد

6 دهد آن کسی به عرفی، به کمند آرمیدن که ز غمزهٔ تو در خون، نفسی تپیده باشد

عکس نوشته
کامنت
comment